معنای زندگی یا تجربه زنده بودن؟

کسی را در نظر بگیرید که دارد از شنا کردن لذت می‌برد. فرض کنید این شخص ناگهان از لذت بردن دست می‌کشد، بیرون می‌آید، لب استخر می‌نشیند و به پوچی زندگی فکر می‌کند یا دنبال معنای زندگی می‌گردد.

به جای شنا کردن، هر لذت و شادکامی دیگری را می‌توانید در نظر بگیرید.

آیا دیده‌اید کسی که حالش در لحظه واقعاً خوب است، دنبال معنای زندگی باشد؟

معمولاً (نه همیشه) هر وقت درگیر تجربه عمیق زندگی کردن هستیم، سوال درباره معنای زندگی محو می‌شود و هر وقت درباره معنای زندگی سوال پرسیدیم یعنی از تجربه زندگی و سرزنده بودن دور هستیم.

جوزف کمبل در این باره گفته :

مردم می‌گویند آنچه ما در جستجوی آنیم یافتن معنایی برای زندگی است. گمان نمی‌کنم این همان چیزی باشد که واقعا در پی آنیم. به نظر من آنچه ما به دنبالش هستیم، تجربه‌ی زنده بودن است، به گونه‌ای که تجارب صرفا جسمانی زندگی، در درونی ترین وجه هستی و واقعیت ما طنین اندازد، و جذبه‌ی زنده بودن را عملا احساس کنیم.

قدرت اسطوره، جوزف کمبل، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز، صفحه ۲۳

این جمله را چند روز پیش جایی خواندم و بسیار به نظرم عمیق و درست آمد.

نیچه هم در مورد شادمانی و سرزندگی بسیار حرف زده. از جمله در مقدمه کتاب غروب بتان، ترجمه داریوش آشوری گفته:

خود را سر زنده نگاه داشتن در گیرودارِ یک کار دلگیر و بی‌اندازه پر مسوولیت، کم هنری نیست: و البته چه چیزی ضروری تر از سرزندگی؟

دیباچه غروب بتان

یا در چنین گفت زرتشت می‌گوید:

تا به یک بیمار یا یک سالخورده یا یک جسد برمی‌خورند در دم می‌گویند: “زندگی باطل است!” اما اینان تنها خود باطل‌اند، خود و چشمانشان که جز یک نما از هستی را نمی‌بینند. فرورفته در عمق افسردگی و آرزومند یک حادثهٔ کوچک مرگ‌آور: این‌گونه چشم‌براه‌اند و دندان برهم می‌سایند.

چنین گفت زرتشت، درباره واعظان مرگ

این روزها که به خاطر شرایط کشور، حالمان به طور آماری بدتر از قبل است، سرزنده بودن ضروری تر و سخت تر است. یک جور انقلاب و عصیان است. سرزنده بودن در دوره رکود و شاید فروپاشی.

نیلوفر مرداب (water-lily)

4 دیدگاه دربارهٔ «معنای زندگی یا تجربه زنده بودن؟»

  1. سلام هیوا عزیز
    میتونم یه راه ارتباطی از طریق ایمیل یا صفحات اجتماعی که نمیدونم دارید را نه داشته باشم🙏
    احساس میکنم به صحبت کوتاهی با شما نیاز دارم

  2. دنیا صادق است . به تو مرگ و شادی و بیمارستان و قبرستان و هر گونه شادی و غم را نشان می دهد و تو هستی که باید تصمیم بگیری چگونه زندگی کنی .
    به نظرم بهترین روش زندگی موقعی است که اگر به انسان گفتن فردا می میری یا هم بگویند ۱۰۰ سال دیگر زنده ای برنامه اش تغییر نکند . چون او می داند مسیر درستی می رود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *