کتامین و افسردگی

پیش‌فرضم قبل از نوشتن این مطلب این هست که خواننده این مطلب می‌دونه سایکدلیک‌ها چی هستند یا این سرنخ رو می‌گیره و به انگلیسی از منابع فقط و فقط علمی در موردش مطالعه می‌کنه. نظر بقیه برام هیچ اهمیتی نداره یا حداقل دوست دارم بهشون اهمیت ندم. این افراد یا توجه به اونها بحث رو از مسیری که مدنظر من هست خارج می‌کنند.

چند سالی است که درگیر سایکدلیک‌ها هستم. حدود پنج شش سال. اگه بگم از صدها منبع اغراق نکرده‌ام. کتاب و مقاله و پادکست و سایت و غیره.

در فرصت دیگری با حوصله و مفصل‌تر در موردشون حرف می‌زنم و یه سری منبع رو معرفی می‌کنم.

الان یک موضوع مشخص باعث شد بیایم و این پست را بنویسم. کتامین و افسردگی.

چند سالی است وعده داده می‌شه که قرار است نسل جدیدی از داروها در حوزه‌های مختلف بر اساس سایکدلیک‌ها به بازار بیاید. وقتی می‌گیم به بازار بیاد یعنی قبلاً خیلی ها سالها و دهه‌ها و در این مورد هزاره‌هاست که از آنها استفاده کرده‌اند. در زمینه افسردگی پارسال چنین خبری در نشریات علمی و بعد در رسانه‌های دیگر منتشر شد:

اثر شگرف و شگفت‌انگیرکتامین در درمان بسیار سریع افسردگی.

من این سرنخ را چند بار از دکتر فرهنگ هلاکویی (که اثرگذار ترین آدم زندگی‌ام بوده) شنیدم. ایشون در گفتگوی یک و نیم ساعته با دکتر بنیامین تیمورازی، پزشک برجسته ایرانی مقیم آمریکا (لینک یک مصاحبه با ایشان ) یکی از متخصصان برجسته به همراه دکتر عطیه سیف (روانشناس) در مورد جنبه‌های مختلف مربوط به افسردگی و کتامین و به طور کلی روان انسان صحب می‌کنند.

سایکدلیک‌ها فقط مربوط به اختلالات روانی مثل افسردگی نیستند (بماند که افسردگی هم لزوماً یک اختلال نیست). سایکدلیک‌ها یکی از قوی‌ترین ابزارها برای شکوفا کردن پیک و اوج توانایی‌های ذهنی انسان هستند. همچنان که در طول تاریخ اینگونه بوده و سرنخ‌های آن را در شکل گیری ادیان و عرفان و آثار هنری و … می‌توان یافت.

برام خیلی سخته که این موضوع رو باز کنم اما وارد جزئیاتش نشوم. اما الان قصد ندارم و در فرصتی که دارم نمی تونم به خوبی به این مطلب بپردازم.

قصدم اینه که چند سرنخ (نه لزوماً بهترین سرنخ‌های مربوط به کتامین) را در اختیارتان بگذارم:

لینک سخنرانی دکترها فرهنگ هلاکویی و بنیامین تیمورازی و عطیه سیف در یوتیوب

در یوتیوب یا گوگل، اگر کلمات کتامین و هلاکویی را سرچ کنید، گفتگوها و تجربیات واقعی افرادی که به ایشان زنگ می‌زنند را ببینید. برای کسی که دغدغه این موضوعات را دارد، ارزش یک بار دیدن دارند.

کاملترین مقاله‌ای که الان در مورد کتامین سراغ دارم – انگلیسی (به طور کلی این سایت موج سوم، یکی از مفیدترین و کاربردی ترین سایتهای مربوط به سایکدلیک‌هاست. چند سالیه یکی از خواسته‌های جدیم اینه که محتوای این سایت رو ترجمه کنم به فارسی و در یک سایت مشابه منتشر کنم. فعلاً اولویت‌های بالاتری دارم )

بد نیست سری هم به بخش Learn سایت Ketamine Advocacy Network بزنید. در بخش Resources هم مقالات علمی و یه سری اطلاعات و امکانات دیگه آورده شده.

در اینجا (سازمان کتابخانه علمی مربوط به پزشکی در آمریکا) هم می‌توانید تعدادی مقاله مرتبط به کتامین پیدا کنید.

در آخر شاید بد نباشد نگاهی به ویدئوی انیمیشنی 5 دقیقه ای زیر بیندازید (یوتیوب):

https://www.youtube.com/watch?v=GnL4p-35Grg

این را Guillaume Riesen که دکترای نورولوژی خود را از استنفورد گرفته، تهیه کرده است.

پی‌نوشت: تهیه کتامین سخت نیست. اما اگر بعد از کسب دانش کافی در مورد آن خواستید از آن بهره بگیرید، شاید بد نباشد یک روانپزشک خوب پیدا کنید، یک مقاله در مورد آن پرینت بگیرید و با خود ببرید و از اون بخواهید که در این زمینه استفاده از این دارو به شما کمک کند. این هم از Disclaimer من!

اگر نتوانید ایشان را قانع کنید باید چند سال صبر کنید.

پ.ن۲: آلمانی آن بهتر از بلژیکی است.

پ.ن۳: اگر راجع به پدیده Ego Death کنجکاو هستید، آن را ketamine گوگل کنید. فرض کنیم اسم شما علی یا مریم است. دوست ندارید بدانید علی بودن یا مریم نبودن و به طور کلی از دست دادن خودتان چگونه است؟ فکر می‌کنم از بادی جامپینگ یا غواصی هیجان انگیز تر باشد.

20 دیدگاه دربارهٔ «کتامین و افسردگی»

  1. عرض ادب و احترام
    هیوای عزیز، حقیقت این هست که افسردگی زندگیم رو چند ساله سیاه کرده.سیتلوپرام و سرترالین برای دو سال استفاده میکنم.اما اثر خاصی ندارن.به حدی بی اثر هستن که خیلی از مواقع مصرف نمیکنم.چند وقت پیش برنامه دکتر هولاکوئی رو شنیدم.خیلی مطالعه کردم درباره ش.به نظر راهکار ایمن و مناسبی هست.(از این جهت اینها رو گفتم که مطمئن باشید تصمیم شخصی خودم هست و مسئولیت اخلاقی متوجه شما نیست.از طرفی قصد ندارم ارزش سر نخی که شما نشون دادید هم کم بشه).امیدوارم منظورم رو خوب ادا کرده باشم.
    بنده شهرستان زندگی میکنم و با دو سه تا روانپزشک که صحبت کردم ، یه جور با تعجب و سرزنش نگاهم میکردن و سوالات بی مورد و بی ربط ازم پرسیدن که مطمئن شدم،راهی بغیر از سفر به تهران یا اقدام شخصی ندارم.سفر که تقریبا غیرممکن هست.مدت زمان و فاصله …
    بعد از این مقدمه چند سوال از شما دارم.اگر محبت کنید و جواب بدید یا شماره تماسی برام بذارید که بتونم مزاحم بشم ، خیلی خیلی ممنون میشم.
    1-میخوام سفارش بدم از تهران برام کتامین ارسال کنند.بلژیکی ده میل و آلمانی 50 میل داره.کدوم رو تهیه کنم که برای نگهداری تا تزریق بعدی مشکل ساز نشه.
    2-فاصله تزریق ها چند روز باشه؟هفته ای دوبار باید باشه؟برای سرم هم سرم سالین معمولی کفایت میکنه؟
    3-کتامین دامی با انسانی تفاوتی دارن؟
    خیلی ممنون که وقت گذاشتید و اهمیت دادید به موضوع.
    سپاس مجدد

    1. سلام بهادر عزیز،
      موضوع حساس و خاصیه لطفا تلگرام بهم پیام بده با آی دی همین دامنه وبلاگم.
      خلاصه بگم
      1- فرق نمیکنه. آلمانی کمی بهتره
      2- هفته اول سه بار. هفته دوم دو بار. هفته سوم 1 بار. بعد مثلا ماهی یه بار اختیاری (منبع: دکتر بنیامین تیمورزای)
      3- نه فقط درصدشون فرق داره که اونو باید تبدیل کرد (مثلا برای 100 کیلو 1 میل از انسانی یعنی 5% اما نیم میل از حیوانی که 10% هستش).

  2. سلام میشه در مورد عوارضش بگید اینکه چرا دارو درمانی رو پیشنهاد میدن در صورتی که کتامین خیلی راحتتره انجامش و تاثیرگذاریش و اینکه پزشک من ۵ روز پشت سر هم کتامین رو تجویز کرده مشکلی از نظر عوارض نداره؟ من قبلا هم کتامین تراپی رفتم. اگر مایلید ایمیل بفرستید من هم از تجربم براتون بگم و هم سوالم رو اونجا بپرسم. ممنون

    1. سلام محسن عزیز،
      راستش همه اینهارو از دکتری که گفتید و بهش دسترسی دارید بپرسید بهتره. یا سرچ کنید. من تا همین حد زیاده روی کردم در این مورد صحبت کردم. فقط خواستم یه سرنخ بدم. درست نیست درگیر جزئیات و موارد علمی و تجویز عملی و اینهارو بشم. ممکنه خطا یا اشتباه باشه

  3. سلام هیوای عزیز،
    یعنی ممکنه ما بالاخره به دارویی دسترسی داشته باشیم که این اضطراب لعنتی رو از بین ببره؟ هیچ کس نمی دونه در وجود من چی می گذره. خسته شدم از بس دارو خوردم، بدنم مقاوم شده به داروها و نتیجه فقط کنترل نسبی بیماری.

    1. سلام سیمین عزیز، من خیلی دیر کامنت شما رو دیدم عذرخواهی میکنم
      بهتون ایمیل میدم صحبت کنیم در مورد این موضوع

  4. پس کتامین ممکنه برای دوره های افسردگی دو قطبی هم موثر باشه. وقتی یکی از نزدیکانم تشخیص دوقطبی داده شده و یکم در مورد داروهای موثرش می خوندم همش به این فکر می کردم چرا تو حوزه ی دوقطبی داروی خوبی نداریم با عوارض کمتر و تاثیر بیشتر. نمی دونستم دلیلش چیه. شاید هم من توقع زیادی داشتم یا پیچیدگی مغز زیاده و یا اینکه این مسئله دارای اولویت بالایی نسبت به مسائل دیگه نیست. داروهای این حوزه بیشتر جنبه ی تثبیت کنندگی دارند تا درمان موثر و خوب، البته به نظر من چون می بینم با وجود این داروها بازم بیمارا درگیر هستند. قبول دارم همین وجود تثبیت کننده ها هم خوبه اما شاید می تونست بهتر باشه. یعنی امیدوارم بهتر بشه. تو یه گروه که مربوط بیماری دو قطبی هست عضو هستم می بینم چقدر آدم ها دوست دارند داروی خوبی پیدا بشه و چقدر امید دارند تا قبل از مرگ دوباره بتونند زندگی با حال خوبی رو تجربه کنند.

    1. سعیده این موضوعات خیلی حساس هست و یه سری پیچیدگی های خاص دارن (مثلا روانپزشک باید از داروهای مختلف دوزهای مختلفی رو در طول روزها و هفته ها تست کنه و بر اساس نتیجه ای که مشاهده میشه، اسم و دوز دارو رو تنظیم کنه)
      ضروریه که متخصص نظر بده مخصوصا وقتی دسترسی داریم
      برای مثال در مورد اینکه کتامین برای دو قطبی چقدر مناسبیه یا اینکه اصلا داروی خوب داریم یا نه،

      1. محمد حسن بهرامی

        سلام هیوا،

        باور می کنی در مورد این دوقطبی خیلی اطلاعات جمع کردم اما هنوز نمی دونم منظور چیه؟ اون جوری که تعریف میشه بعضی وقها حالت خوب بعضی وقت ها حالت بد خوب همه این جوری هستند بعضی وقت ها حالشون خوبه بعضی وقت ها حالشون بده بعضی وقت ها آدم حس خوبی نداره یه کمی افسرده هست بعضی اوقات سرخوش هستش خوب این یعنی طرف بای پولار هستش؟
        از اون چیزها که خیلی دوست دارم بدونم چه جوریه اگه منظور یه وقت حالت بد یه وقت حالت خوب باشه که من خودم هم جزء آنها حساب می شوم
        تا اونجا که می دونم دکتر هلاکویی وقتی بحث بای پولار میاد وسط میگه کار حالا سخت تر شد.
        می تونی راهنمایی کنی یا لااقل اون چیزی که خودت متوجه شدی رو بگی؟
        ممنون

        1. محمد حسن، مسئله اندازه و شدته.
          کسی که دو قطبی داره گاهی میره روی ابرها، گاهی میفته ته چاه.
          مسئله یه چیز مغزیه. باید قرص بخوره
          شاید اگه یه آدم دو قطبی ببینی برات شفافتر بشه.
          برای مثال من یه دوستی داشتم گاهی ساعتها می رقصید یا با هیجان و مهربانی خیلی زیاد حرف می زد (قطب منیک یا شیدایی)، گاهی هم نبود (میرفت توی یه اتاق چراغ هارو خاموش میکرد رنج میکشید. این قطبی افسردگیش بود)

  5. محمد حسن بهرامی

    سلام هیوا جان،
    امیدوارم در هر تصمیمی که می گیری موفق باشی (ادامه تحصیل در روانشناسی)
    جالب اینجاست که من هم چند سال قبل “علوم شناختی” بخونم اما نشد که بشه!؟

    به این علت اینجا می نویسم که دیروز سه چهار ساعتی مشغول سایت the third wave بودم.
    مکانیسم اثر سایکدلیک ها با کتامین فرق می کنه؟ چون فکر کنم کتامین ، تریپتامین نیست تریپتامین ها جلوی بازجذب سروتونین رو می گیرن و همین باعث میشه مغز اصطلاحاً پرسروتونین بشه که در مورد DMT و LSD هم مصداق داره یعنی به نوعی رسپتورها رو اشغال می کنه حالا اگر با MAO مونوآمین اکسیداز مصرف بشه همین هم باعث میشه این زمان بیشتر طول بکشه.

    سوال اول: آیا مکانیسم تاثیر کتامین با خانوادۀ تریپتامین فرق می کنه؟

    سوال دوم: اگه ممانعت از بازجذب سروتونین موجب هالوسینیشن میشه پس چرا فلوکستین و سرترالین و سیتالوپرام منظور SSRI این کار رو نمی کنند؟ البته تا این حد می دونم که ریسپتورهای نوروترانسمیترها فرق می کنه.

    دیروز آنقدر در مورد کتامین و سیلوسایبین و از این چیزها خوندم که دچار هالوسینیشن شدم 🙂

    پی نوشت اول: اکثر متخصص ها داخل ایران ترس زیادی دارند که در این مورد صحبت کنند شاید فکر می کنند امکان داره سوء استفاده بشه ،

    پی نوشت دوم: هیوا جان قرار بود مطالب بیشتری در این مورد بنویسی البته می دونم مشکل هست.

    با تشکر

    1. محمد حسن جان، اجازه بده در مورد جزئیات موضوعاتی که گفتی صحبت نکنم. به راحتی میشه با سرچ اینهارو بررسی کرد. ولی به هرحال سوالات جالبی پرسیدی.
      در مورد هالوسینیشن و تاثیر سایکدلیکها روی مغز، کلماتی مانند نورولوژی یا مغز و سایکدلیک رو سرچ کن (به انگلیسی).
      در مورد پی نوشت اول هم باید بگم علت اصلی‌اش ناآگاهی و نداشتن تجربه است. موضوع مفصلیه شاید یک بار در موردش نوشتم. فعلاً تمایلی به این کار ندارم. هم بخش زیادی از خوانده هایم را فراموش کرده ام هم درگیر اولویتهای دیگری هستم مانند روانشناسی و IFS

  6. سلام هیوا
    آقا این روانپزشک خوب رو از کجا باید پیدا کنیم؟ می‌دونم با یه جستجو ساده میشه پیدا کرد، اما آیا همه‌ی روانپزشک ها کارشون خوبه و میشه بهشون مراجعه کرد؟
    «تو یکی از این نوشته ها گفته بودی کاش چند سال زودتر به روانپزشک مراجعه کرده بودی»
    میترسم منم یه روز به این نتیجه برسم که خیلی دیر شده باشه، هر چند که الانم خیلی دیر شده.
    نمیخام بگم افسردگی خیلی شدید دارم، اما میدونم که حداقل نیاز دارم برای یک بار هم که شده به روانپزشک مراجعه کنم. سه چهار سال هم است که به فکرشم اما چون که نمیدونم پیش کی باید برم ، تا الان نتونستم برم.
    خلاصه میخاستم بگم که آیا به هر روانپزشکی میتونیم مراجعه کنیم یا این که نه؟
    مرسی.

    1. سلام وحید
      اول اینو بگم که من آدمهایی که میرن دنبال کمک تخصصی (مثلا روانشناس) آدمهای شجاع و عاقلی میدونم. یعنی این کارشون شجاعانه و عاقلانه ست.
      دوم: باید بگردی. سرچ کنی یا پرس و جو کنی.
      البته در این مورد خاص اگه بخواهی کسی رو قانع کنی میتونی یه سری مقاله علمی چاپ کنی براشون ببری
      و ازشون بخوای که این پروسه رو برات انجام بدن
      فایل صوتی که گفتم رو هم اگه گوش بدی پروتکل درمانی رو توش توضیح داده (برای یک انسان ۱۰۰ کیلویی، هشت دهم تا ۱ میل کتامین ۵% لازمه. برای هفتاد کیلو، هفت دهم میل)
      تزریق وریدی هم انجام بشه بهتره. مثلاً یه سرم نرمال سالین میزنی به میزانی که گفتم کتامین رو بهش اضافه میکنی. این باید حدود ۴۰ دقیقه ای وارد بدن بشه.
      یه بار یه مطلب در این مورد شاید بنویسم که اگه کسی نباشه اینکارو برامون انجام بده خودمون باید اینکارو بکنیم یا نه.
      من در چند مورد چند نفر، نتایج عالی گرفته ام. در مواردی هم نتایج ضعیف (نه منفی، کمی مثبت). برای مثال من کسی رو سراغ دارم که به دلیل مسائل روانی که داشت تمام عمرش زندگی سختی داشت الان پروتکل درمانیش تموم شده میگه زندگیم شده دو برهه. دوران سخت قبل از کتامین و دوران بعد از کتامین.
      ________________
      ماه پیش با یه روانپزشک ایرانی ساکن نروژ هم صحبت می کردم. به دلایلی مخالف این درمانها بود. ساعتها بحث کردیم. آخرش قانع شد که اتفاقا درمان خوبیه. مطالعه کافی نداشت.
      چنین چیزی در ایران بیشتر هم هست. هم مقاومت هم ناآگاهی.
      شاید سرچ کنی در اینستاگرام، گوگل یا … بتونی روانپزشکی پیدا کنی که چنین کاری برات انجام بده
      شایدم بتونی خودت از پسش بربیای.
      نگران عوارضش هم نباش. یکی پیشت باشه کافیه

      1. سلام هیوا
        داداش یه سوال داشتم، اما نمیدونم اینجا جاش هست که سوالمو بپرسم یا نه. دو دل بودم که بپرسم یا نه. خلاصه این که میپرسم سوالمو
        من کتامین رو به چند تا از همکارام گفتم و یکیشون گفت که رفیقش تو کار پخش دارو هست و از اون میپرسه اگر داشت به من میاره. دیروز میگفت که رفقیش گفته این دارو بیمارستانیه و تو داروخونه ها گیر نمیاد و در نتیجه نمیتونه بیاره.
        یه همکار دیگه‌ام گفته بود که رفیقش مسئول داروخونه است. و گفته بود که حتما میتونه گیر بیاره. من بهش گفته بودم آلمانیش رو بیاره.
        خلاصه این که این همکارمم گفت که دوستش گفته آلمانیش گیر نمیاد و یه کشور دیگه میتونه بیاره. منم گفتم بیاره و اشکالی نداره.
        من اومدم یه عکس از گوگل براش فرستادم و گفتم که ظرفش این مدلی باشه. از این ظرف شیشه‌ای ها که روش یه لاستیک داره و میشه به مقدار دلخواه ازش با سرنگ کشید.(مثل شیشه پنی سلین)
        اما همکارم میگه که رفیقش گفته از این مدل نمیتونه بیاره. گفته که ظرف پلاستیکی میتونه یباره مثل ظرف آب مقطر. خلاصه این وسط مشکلی که بود نگهداری بقیه‌ کتامین بود. میگفت درش کامل باز میشه و منم گفتم اگر باز بشه که بقیه‌اش میریزه و من که نمیتونم بقیه‌اش رو نگه‌داری کنم.
        یه همکار دیگه دارم که گفت با هم میریم خودمون از دارو فروشا میخریم. حالا قرار شده باهم بریم و اگر تونستیم پیدا کنیم بخریم.
        اما نکته‌اش این جاست که من دقیقا نمیدونم چه مدلی شو بخرم الان. آیا ظرفاش با هم فرق میکنه یا نه. بسته بندیشون چند میلی گرمیه،
        میخاستم ازت بپرسم عکسی از ظرفش رو داری که بتونیم ببینیم یا این که اصلا مهم نیست ظرفش چه مدلی باشه. ممنون

  7. سلام هیوا شم. دوس دارم اینجوری صدات کنم :)))
    همون موقع که توی متمم کامنت گذاشتی و کتامین و این گفتگوی دکتر هلاکویی رو معرفی کردی، گوش دادم بهش و خیلی لذت بردم و هیجان زده شدم. همون وقت میخواستم بهت پیام بدم و تشکر کنم و بیشتر در موردش باهات حرف بزنم، ولی نمیدونم چرا یادم رفت.
    به هرحال اینجا گفتم کامنت بذارم و هم بگم گوش دادم بهش و هم اولین کامنتم رو بذارم 🙂

    1. سلام مریم رئیسی :))
      در مورد کتامین
      منطقی نیست بگم کسی در ایران تجویزش نمیکنه اما من کسی رو نتونستم پیدا کنم. برای همین خودم دست به کار شدم و به یه کسایی هم کمک کردم. نتیجه هم گرفتن. در کل ابزار قدرتمندیه. البته برای کسایی که یه سری بیماریها و شرایط مغری خاص مثل اسکیزوفرنی دارن حداقل دوزهای بالاش خطرناکه. به اصطلاح میکرودوزینگ کردنش شاید بد نباشه. اطلاع دقیق ندارم ولی خیلی با احتیاط برخورد بشه چون میتونه برای این افراد، حالت سایکوزشون رو فعال کنه.
      اینارو باید به متن اضافه میکردم نمیدونم اینجا توضیح دادم :))
      به هرحال خوش اومدی به اینجا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *